کدخبر: ۸۰۱۹۹
۰۸ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۳۲
چاپ

حادثه‌ای که با فقدان پایان یافت؛

روایت یک سانحه تلخ در سولابدر گچساران

«صابر» رفت، ولی پرسش‌ها ماند؛ تأخیر، ناهماهنگی و مدیریت ضعیف در حادثه مرگبار منطقه عملیاتی سولابدر!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی‌ «آفتاب گچساران» ،حادثه مرگ دلخراش «صابر آسایش» از نیروهای خدوم شرکت نفت و گاز گچساران، زخم کهنه ضعف مدیریت بحران و نبود هماهنگی میان نهادهای درمانی و امدادی را بار دیگر در استان کهگیلویه و بویراحمد عیان کرد. درحالی‌که روایت‌ها، اظهارات و تحلیل‌ها هر یک بخشی از حقیقت را فریاد می‌زنند، پرسش‌های جدی و بی‌پاسخی درباره علت تأخیر امداد، مسئولیت‌ها و مدیریت حادثه همچنان در فضای رسانه‌ای و افکار عمومی باقی‌مانده است.

حادثه‌ای ناگوار در دل عملیات

در چهارمین روز از مردادماه، مسعود گشتاسبی رئیس روابط عمومی شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران خبر از وقوع سانحه‌ای دردناک داد. وی اعلام کرد که در جریان جمع‌آوری و تخلیه لوله‌های مازاد چاه‌ها و خطوط انتقال در منطقه عملیاتی سولابدر، «صابر آسایش» یکی از نیروهای پرتلاش خدمات عملیات این شرکت دچار آسیب شدید از ناحیه پای چپ شد.

به گفته وی، بالگرد شرکت نفت بلافاصله برای انتقال مصدوم اعزام شد و اقدامات درمانی اولیه توسط نیروهای درمانگاه بی‌بی‌حکیمه (۱) و میشان انجام شد، اما متأسفانه به‌رغم تلاش کادر درمان، وی به دلیل شدت جراحات جان باخت.

روایت اورژانس ۱۱۵ گچساران؛ پاسخ به هجمه‌ها یا رفع ابهام؟

یک روز پس از حادثه، عبدالله عبادی مسئول اورژانس ۱۱۵ شهرستان گچساران در واکنشی رسمی به برخی اخبار منتشرشده توضیحاتی ارائه داد. در بیانیه‌ای، وی با انتقاد از برخی رسانه‌ها که بدون مستندات، هجمه‌هایی وارد کرده‌اند، تأکید کرد: محل حادثه خارج از حوزه جغرافیایی اورژانس گچساران بوده و طبق پروتکل‌ها، نزدیک‌ترین پایگاه ماه‌منیر در نورآباد برای پوشش حادثه تعیین‌شده بود.

وی همچنین اذعان کرد که در پی تماس‌های مکرر و هماهنگی‌های فراوان با مراکز اورژانس یاسوج، شیراز، نورآباد، بی‌بی حکیمه و فرودگاه گچساران، درنهایت پرواز دوم در ساعت ۱۴ و ۱۰ دقیقه باوجود شرایط جوی انجام و مصدوم در ساعت ۱۵و ۳۳ دقیقه به بیمارستان منتقل شد، اما تلاش‌ها نتیجه نداد و مرحوم آسایش در بیمارستان جان باخت.

تحلیل متخصص پروازی؛ پروازی که نباید تأخیر می‌خورد

اما مجید فرد، خلبان گچسارانی پایگاه هوایی اصفهان، در واکنشی فنی به توضیحات مطرح‌شده، از دلایل تأخیر پرواز انتقاد کرد. وی با اشاره به ویژگی‌های فنی بالگردهای مدل Bell 210 و مشابه آن‌که برای شرایط سخت طراحی شده‌اند، گفت: در روز حادثه دمای هوا حدود ۴۰ درجه بود که کاملاً در محدوده عملیاتی این بالگردها قرار دارد و نمی‌توان آن را مانع فنی برای پرواز تلقی کرد.

وی افزود: چنین بالگردهایی روزانه در مناطق جنوب کشور با دمای بالای ۴۵ درجه و رطوبت شدید مأموریت انجام می‌دهند؛ بنابراین، دلیل اصلی تأخیر را باید در هماهنگی‌ها و مدیریت بحران جست‌وجو کرد، نه در شرایط جوی یا محدودیت فنی پرنده.

روایت مدیرعامل شرکت نفت گچساران

علی‌اکبر حافظی‌نیا مدیرعامل شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران نیز در ارتباط زنده با شبکه دنا درباره جزئیات حادثه توضیح داد: این حادثه ساعت ۱۲ و ۴۰ دقیقه رخ داده و در ساعت ۱۳ و ۵  دقیقه به وی اطلاع داده‌شده است.

وی افزود: بلافاصله تماس با اورژانس هوایی برقرارشده اما به دلیل شرایط جوی و گرمای هوا و اینکه محل حادثه در استان فارس واقع‌شده بود و بالگرد اورژانس مجاز به ورود نبود، دستور پرواز بالگرد عملیاتی شرکت نفت صادر شد و در ساعت ۱۵و ۲۳ دقیقه مصدوم به بیمارستان گچساران منتقل شد.

زخم‌های کهنه در مدیریت بحران

حادثه تلخ «صابر آسایش» تنها یک سانحه نبود؛ بلکه بازتابی از کاستی‌ها و چالش‌های بزرگ‌تر در حوزه ایمنی، اورژانس هوایی، هماهنگی میان دستگاه‌ها و پاسخگویی به‌موقع است. سؤالاتی جدی در اذهان عمومی شکل‌گرفته است.

چرا اصول ایمنی در محیط‌های پرخطر به‌درستی رعایت نمی‌شود؟ واحد ایمنی شرکت نفت در زمان وقوع حادثه کجا بوده است؟ آیا رسیدگی به مصدوم و اقدامات اولیه درمانی در محل حادثه به‌موقع انجام شد؟ چرا باوجود شدت حادثه، انتقال مصدوم در ابتدا به مرکز مجهزتری چون بیمارستان شهید رجایی انجام نشد؟ آیا اورژانس هوایی واقعاً قادر به پرواز نبود؟ چرا بالگرد عملیات نفت زودتر به پرواز درنیامد؟ آیا تفاوتی میان نیروهای رسمی و نیروهای قراردادی و ارکان ثالث در رسیدگی وجود دارد؟ چرا مدیر شبکه بهداشت و درمان گچساران را در ساعات اولیه حادثه ‌اطلاع نداده‌اند! و چه کسی مسئول هماهنگی‌ها بوده است؟ و ده‌ها سؤال بی‌پاسخ دیگر...

جان انسان‌ها، مهم‌تر از هر پروتکل

در تحلیل نهایی، آنچه بیش از همه نگران‌کننده به نظر می‌رسد، نبود مدیریت واحد و پاسخگویی مشخص در لحظات بحرانی است. منطقه عملیاتی شرکت نفت و گاز گچساران که چهار استان را در بر می‌گیرد، نیازمند زیرساخت‌های پزشکی، امدادی و ایمنی در تراز حوادثی این‌چنینی است. اگر امکانات پزشکی و مدیریت بحران با محوریت گچساران تقویت نشود، نباید انتظار داشت که در زمان حادثه، تصمیمات درست و به‌موقع گرفته شود.

حادثه تأسف‌بار مرگ «صابر آسایش» کارگر ارکان ثالث شرکت نفت و گاز گچساران دردی‌ است که نباید تکرار شود؛ زنگ هشداری است برای بازنگری جدی در ساختار ایمنی، آموزش و مدیریت بحران در حوزه‌های عملیاتی شرکت نفت و گاز گچساران، چراکه جان انسان‌ها، مهم‌تر از هر قرارداد، پروتکل یا مرزبندی اداری است.

انتهای خبر/

 

آخرین اخبار