کدخبر: ۷۹۹۳۹
۳۰ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۶
چاپ

یادداشت؛

چرا آمریکا قابل ‌اعتماد نیست؟

نمونه‌های بسیاری از این رویه در تاریخ روابط واشنگتن _ تهران وجود دارد که دولتمردان آمریکایی بانی یک توافق شده اما مدتی بعد از سوی همان دولت یا دولت بعدی نقض و یا ابطال ‌شده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی‌ «آفتاب گچساران» ، علی حسین زاده در یادداشتی در خصوص بدعهدی آمریکایی‌ها در قبال ایران نوشت: خروج یک‌جانبه ایالات‌متحده از توافق هسته‌ای برجام و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران، بار دیگر نشان داد که سیاست‌های واشنگتن در قبال تهران بر اساس منافع مقطعی و نه تعهدات پایدار بین‌المللی شکل می‌گیرد. تحلیل‌گران معتقدند این بدعهدی، نه‌تنها به اعتبار جهانی آمریکا لطمه زد، بلکه روند دیپلماسی را نیز تضعیف کرد.

توافق هسته‌ای میان ایران و گروه ۱+۵ در سال ۲۰۱۵ پس از سال‌ها مذاکرات دشوار حاصل شد. در این توافق، ایران متعهد به محدودسازی برنامه هسته‌ای خود شد و در مقابل، آمریکا و سایر کشورها وعده لغو تحریم‌های اقتصادی را دادند اگرچه بازرسان آژانس انرژی اتمی بارها پایبندی ایران به توافق را تأیید کردند.

در اردیبهشت ۱۳۹۷ نیز دولت ترامپ به‌صورت یک‌جانبه از توافق خارج شد و تحریم‌های گسترده‌ای را بازگرداند. این اقدام واکنش منفی متحدان اروپایی آمریکا را نیز در پی داشت. بسیاری از ناظران خروج آمریکا را مصداق روشن «نقض تعهدات بین‌المللی» توصیف کردند. بااین‌حال بازگشت تحریم‌ها، افت ارزش ریال، کاهش صادرات نفت و فشار بر معیشت مردم را در پی داشت. در سطح سیاسی نیز جریان‌های داخلی ایران رویکرد مذاکره محور را زیر سؤال بردند و بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا بازهم افزایش یافت.

کارشناسان روابط بین‌الملل معتقدند که از منظر واقع‌گرایانه، آمریکا صرفاً زمانی به توافق پایبند می‌ماند که منافع خود را تأمین‌شده ببیند. لیبرال‌ها اما خروج از برجام را تضعیف‌کننده چندجانبه گرایی و همکاری بین‌المللی می‌دانند لذا در سطح حقوق بین‌الملل نیز این اقدام با اصل «وفای به عهد» در تضاد است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سال‌های گذشته بارها نسبت به بدعهدی و غیرقابل‌اعتماد بودن ایالات‌متحده هشدار داده‌اند. تجربه‌های عملی ایران در مذاکرات هسته‌ای، تأییدکننده این هشدارهاست. رهبر انقلاب پیش از امضای برجام در سال ۱۳۹۴ بارها تأکید کردند که به این‌ها اعتماد نکنید. وقتی می‌گوییم به آمریکا اعتماد نداریم، از روی تجربه است.

درحالی‌که دولت وقت ایران برای حل مسئله هسته‌ای وارد مذاکرات جدی شد، رهبر انقلاب بارها به تیم مذاکره‌کننده توصیه کردند که مراقب بدعهدی طرف آمریکایی باشند. این بیانات ناشی از تجربه‌های پیشین در تعامل با آمریکا در قضایای مختلف (از ماجرای مک‌فارلین گرفته تا تهدیدات بعد از جنگ) بود.

پس از خروج آمریکا از برجام، رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه و سخنرانی‌های عمومی بارها بر این نکته تأکید کردند که آمریکا «اهل عهد و پیمان نیست» و نمونه روشن آن، نقض توافقی بین‌المللی با امضای دولت رسمی این کشور بود به‌طوری‌که رئیس‌جمهور قبلی آمریکا امضا کرد، رئیس‌جمهور بعدی زیر آن زد. این‌ها این‌طوری‌اند؛ تعهد، معنا برایشان ندارد.

این سخنان مستقیماً به ماهیت غیراخلاقی و غیر دیپلماتیک سیاست خارجی آمریکا اشاره دارد که برخلاف قواعد روابط بین‌الملل، تابع سیاست‌های داخلی، فشار لابی‌ها و رقابت‌های حزبی است.

در بیانات رهبر معظم انقلاب اعتماد بی‌پشتوانه به دشمنی مانند آمریکا، خطایی استراتژیک تلقی می‌شود. ایشان در سال‌های اخیر بارها تأکید کردند که مذاکرات اگر بدون گرفتن تضمین و بدون توازن قدرت باشد، نتیجه‌ای جز زیان برای ایران نخواهد داشت این جمله رهبر انقلاب، خود گویای آن است که حتی اعتماد مشروط نیز در برابر سیاست‌های متغیر آمریکا پرهزینه خواهد بود.

بسیاری از تحلیل گران معتقدند که هدف اصلی دشمن، نه صرفاً محدودسازی برنامه هسته‌ای ایران، بلکه تضعیف توان ملی، براندازی نظام اسلامی و نفوذ فرهنگی و سیاسی در کشور است و به‌نوعی هدف آن‌ها از مذاکره، خلع سلاح جمهوری اسلامی است و امروز هم آمریکایی‌ها در یک جنگ ترکیبی به دنبال فشار بیشتر به جامعه ایرانی هستند.

با توجه به سخنان رهبر انقلاب، بدعهدی آمریکا نباید صرفاً یک اتفاق تلقی شود، بلکه نشان‌دهنده‌ ماهیت راهبردی رفتار این کشور در قبال ایران است؛ بنابراین هرگونه تعامل با آمریکا باید با تکیه‌بر قدرت ملی، اخذ تضمین‌های معتبر و بی‌اعتمادی ساختاری صورت گیرد.

تجربه برجام در دولت روحانی نشان داد که هشدارهای رهبر انقلاب نه از موضع بدبینی، بلکه از موضع واقع‌نگری و شناخت دقیق از سازوکار قدرت در جهان بوده است. امروز این تجربه بایستی مبنای اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با غرب و به‌ویژه آمریکا باشد.

مذاکرات ایران در عرصه بین‌المللی به‌ویژه در زمینه‌های هسته‌ای، اقتصادی و دیپلماتیک از اهمیت بالایی برخوردار است. تیم مذاکره‌کننده ایران در مذاکرات پیش رو باید باقدرت، عزت و درک عمیق از شرایط سیاسی و اقتصادی به‌پیش برود. این رویکرد می‌تواند به تقویت جایگاه ایران در سطح جهانی کمک و از منافع ملی آن دفاع نماید. بررسی دقیق شروط و خطوط قرمز ایران در مذاکرات، واکنش‌های کشور طرف مذاکره و درنهایت تأثیر این مذاکرات بر روابط ایران با کشورهای دیگر نیز حائز اهمیت خواهد بود.

انتهای خبر/